اشتباهات مالی استارتاپی که باید از آنها اجتناب کنید

اشتباهات مالی استارتاپی که باید از آنها اجتناب کنید

«مقاله پیشرو به قلم ایلیا لوپز بنیانگذار شرکت Coplex در زمینه اشتباهات مالی استارتاپی می باشد»

کارآفرینان زیادی را در طول سالها ملاقات کرده ام. برخی از آنها بسیار موفق بوده اند در حالی که برخی دیگر در دام اشتباهات استارتاپی خیلی رایج افتاده اند. با وجود اینکه مسیر هر کارآفرینی منحصر به فرد است آنچه که من از طریق تجربه های شخصی ام دریافته ام این است که اکثراشتباهات استارتاپی مهلک به یک چیز ختم می شود: پول

یا هرگز پول به اندازه کافی وجود ندارد، یا آن مقداری هم که هست خیلی زود خرج می شود یا به درستی ازش استفاده نمی شود. اما واقعیت هر کسب و کاری این است که بدون پول نقد حتی بهترین ایده ها هم راه به جایی نمی برند. اگر شما می خواهید از افتادن در دام های مشابه جلوگیری کنید باید درسهای مالی استارتاپی که دیگران آموخته اند را مطالعه نمایید.

در ادامه به سه اشتباه مالی که سبب از بین رفتن استارتاپ ها می شوداشاره می گردد پس برای دانستن آنها با ما همراه شوید.

  1. استخدام کردن افراد بی تجربه

چیزی که واضح است این است که تجربه در دنیای شرکت ها با تجربه در دنیای استارتاپ ها برابر نیست. بسیاری از مهارت ها قابل انتقال اند، اما یک کارمند استارتاپی ماهر باید شیوه کاری خاصی داشته باشد که این شیوه اغلب در شرکت های سنتی یافت نمی شود. آنها باید آماده کارکردن سریع و برای ساعات طولانی باشند و باید مایل به انجام دادن مسئولیت هایی خارج از شرح وظایف تعریف شده شان باشند.

متاسفانه، بسیاری از کارآفرینانی که شروع به استخدام اعضای تیم خود می کنند محو افرادی می شوند که با شور و هیجان از ایده هایشان صحبت می کنند و بنابراین کارآفرینان فراموش می کنند که چه معیارها و ملاک هایی را باید در نظر بگیرند برای مثال در سال 2014 موسسه Robert Half Technology بر طبق بررسی هایش به این نتیجه رسید که در واقع تنها 16 درصد از کارکنان فنی،  کارکردن در محیط های استارتاپی را به کارکردن در سازمان های بیشتر سازمان یافته ترجیح می دهند. بنابراین صرفا دنبال کارکنانی نباشید که فکر می کنند می توانند از پس کارهای یک استارتاپ برآیند بلکه دنبال کارکنانی باشید که وظایف استارتاپ را می دانند و قادر به انجام اش هستند.

خواندن
معرفی برترین استارتاپ‌های تناسب اندام

زمانی که به دنبال جذب اعضای تیم تان هستید دنبال این باشید که کارشناسانی را استخدام کنید که در این زمینه تجربه دارند و دنیای استارتاپی را درک کرده اند. اگر شما شک دارید که فردی می تواند از پس مسئولیتی برآید یا نه، برای امتحان کردنشان یک قرارداد موقتی با آنها ببندید یا یک بار بهشان پروژه بدهید با این روش شما می توانید آنها را بشناسید و افراد مناسب را تعیین کنید و از اشتباه یافتن و تعلیم مداوم افراد جدید رهایی بیابید.

  1. توسعه محصول از طرق اشتباه

برای بسیاری از کارآفرینان، ایده هایشان حکم نوزادانشان را دارد. در نظر آنها، ایده شان کامل است و تنها کاری که ضروریست تا انجام دهند پر و بال داد به ایده هاست تا به نتیجه برسند. اشکال این طرز فکر این است که کارآفرینان، مخاطبانِ هدفِ شرکت شان نیستند. در حقیقت در اکثر موارد شما یکی از آخرین افرادی هستید که باید تعیین کنید محصول نهایی چطور به نظر برسد. چرا که اگر شما خودتان بخواهید کارهای مربوط به انتخاب تا توسعه محصولتان را انجام دهید این احتمال وجود دارد که یک محصول بی کیفیتی بسازید که کسی آن را نخرد  و بیشتر پولتان نیز از دست برود.

به گزارش The Top 20 Reasons Startups Fail، CBInsights ، اولین دلیل شکست استارتاپ فقدان نیاز بازار است. 42 درصد از استارتاپ ها شکست می خورند به خاطر اینکه آنها در طی توسعه محصول خود کسانی را که مایل به خرید محصولشان هستند را در نظر نمی گیرند. به جای انجام دادن این اشتباه، رویکردی متفاوت را به کار بگیرید.

خواندن
تشکیل دادگاه های تخصصی برای رسیدگی به پرونده استارتاپ ها

شرکت Coplex، یک استودیو استارتاپی است که شرکت ها را در مرحله راه اندازی راهنمایی می کند که از فرآیندهای توسعهِ ناب (Lean) و چابک (agile) در این کار بهره می گیرد. این متدولوژی مبتنی بر این ایده است که شما باید تقاضای بازار را در طول روش از طریق یک سری آزمایشات کوچک تست کنید که همین امر باعث راهنمایی شما برای مراحل بعدی می شود. به عبارت دیگر، شما باید فرضیاتی را در مورد توقع بازار از محصولتان در نظر بگیرید سپس اگر این فرضیات درست است به مرحله بعدی بروید وگرنه علت درست نبودن این فرضیه را بیابید.

با پیروی کردن از این فرآیندها، شما این احتمال را بالا می برید که محصول نهایتان آن چیزی باشد که مردم می خواهند چرا که وجود محصول در هر مرحله از این روش، تست و اثبات شده است و موقعی که چیزی خوب کار نمی کند شما ممکن است چند قدم به عقب برگردید و این برگشت به عقب، هزینه بسیار کمتری در مقایسه با راه اندازی و کشف تمام مراحل کارتان دارد که در مقایسه با آنها اصلا به حساب نمی آید.

  1. حرکت کردن به شیوه شرکت های بالغ

شرکت های بزرگ بدون هیچ دلیل موجهی آرام حرکت می کنند چرا که هر تصمیم گیری باید از طریق سطوح مختلف تصویب شود و برنامه های اجرایی  می بایست کاملا تدوین شوند قبل از اینکه اولین مرحله شروع شود. اما استارتاپ ها به این حد لوکس نیستند.

در ابتدای کار تصمیم گیری در مورد اینکه لوگوی شرکتتان چطوری باشد و برنامه ریزی در مورد هر ویژگی ممکن از محصولتان، غیر ضروری است. لازم به ذکر نیست که به پول و زمان زیادی نیاز است تا به این جزئیات شکل دهید. اگر شما از متدولوژی استارتاپ agile پیروی می کنید، چیزهایی را که شایسته ی اختصاص دادنِ مقدار قابل توجهی از بودجه تان است و همچنین چیزهایی را که می توانید برایش منتظر بمانید را شناسایی خواهید نمود.

خواندن
چارچوب آمادگی برای مرحله استارتاپی ایده خام اولیه ( Pre Seed )

قاعده 20/80 را نیز به خاطر آورید. اصل این قاعده این است که 80 درصد نتایج فوق العاده تنها از 20 درصد علل به وجود می آیند. بنابراین به جای از دست دادن زمان و پول، تلاش کنید که هر قطعه از پازل را در مکانی بگذارید و بر آنهایی تمرکز کنید که به شما واضح ترین دید از تصویر بزرگ را می دهند.

بهترین روش برای انجام این کار این است که به هر تصمیم گیری ای از این دیدگاه نزدیک شوید: آیا برخورد کردن با این جنبه از کسب و کار به آرامی ما را از راه حل ها دور می کند یا ما را به سمت راه حل هایی که یافته ایم هدایت می کند؟ هر چیزی که نفع اش کمتر از زمانی باشد که برایش صرف می شود باید از همان ابتدا از آن دوری کرد.

بسیاری از درس های استارتاپی را به سختی می توان آموخت. اما غالبا می توان با کمی بینش از آن اشتباهاتی که شامل پول می شوند، دوری جست. شما صرفا باید بفهمید که دیگران به چه دلایلی شکست خورده اند و خود را برای انتخاب های بهتر آماده کنید.

منبع : اسکیل ما

استارتاپس لند

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *