- By - سید محمدرضا دادخواهی
- کسب و کار
- جولای 13, 2018
تغییر کردن همیشه ترسناک نیست و گاهی اوقات میتواند فوقالعاده خوب باشد. تغییر به معنای انعطافپذیری با توجه به نیازهای بازار است و کسبوکار را زنده نگه میدارد. پیووت در کسبوکار یا تغییر مسیر زمانی اتفاق میافتد که یک کسبوکار مجبور میشود برای حفظ بقا استراتژیهای خود را تغییر دهد. البته پیووت همیشه راه حل مناسبی نیست و اگر در زمان نامناسب انجام شود کسبوکار برای همیشه از بین خواهد رفت.
کارسون کانانت در سال ۲۰۰۶ پلتفرمی به نام Mediafly را برای پادکست طراحی کرد. اما این محصول چندان موفق نبود و بعد از مدتی مشتریها تمایلی به استفاده از آن نداشتند. درنتیجه کانانت تصمیم گرفت محصول خود را به نرم افزار توانمندسازی فروش برای سازمانها تبدیل کند. محصول جدید عملکرد خوبی در بازار داشت و کسبوکار به موفقیت رسید. کانانت میگوید با بررسی سه عامل متوجه شده است باید تغییر اساسی در استراتژیهای کسبوکار ایجاد کند. در ادامهی این مقاله به بررسی بیشتر این سه عامل میپردازیم.
۱- شانس و زمانبندی
کانانت میگوید: «ما از پیشگامان مدیریت و توزیع محتوا در دستگاههای آیپد بودیم که بعدا به محصول مورد علاقهی بسیاری از شرکتها تبدیل شد. مشتریهای ما دائم تماس میگرفتند و میپرسیدند چگونه میتوانند از این محصول در سطح سازمانی استفاده کنند.»
از خودتان بپرسید:
- پیشبینی بازار در مورد موضوعات محبوب و بازخوردها چگونه خواهد بود؟
- کسبوکار من نسبت به رقبا در چه جایگاهی قرار گرفته است؟
- آیا برای انجام بهتر کارها به ابزارهای جدید نیاز دارم یا امکانات فعلی کافی است؟
- چه افرادی حواسشان به کسبوکار من است و چه چشماندازی دارند؟
- تعداد طرفداران برنامههایی که به طور متناوب عرضه میشوند بیشتر است یا افرادی که تحت تأثیر ایدهای اصلی کسبوکار قرار میگیرند؟
- آیا درآمد حاصل از برنامههای متناوب بیشتر از درآمد مرتبط با ایدهای اصلی کسبوکار است؟
۲- مردم
کانانت تیم با استعدادی برای انجام امور شرکت استخدام کرده بود. آنها نیازهای بازار و فرصتهای مناسب برای تغییر مسیر به سمت تولید نرمافزار سازمانی را درست پیشبینی کرده و با یک تغییر مسیر مناسب، کسبوکار را به سمت درستی جهتدهی کردند.
از خودتان بپرسید:
- آیا افراد استخدام شده در زمینهی کاری خود متخصص هستند؟
- آیا هر کدام از افراد تیم میتواند نظر خود را به شکلی کارآمد و با احترام بیان کند؟
- آیا افراد تیم افکار، ایدهها و چشماندازهای مختلف دارند؟
- آیا اعضای تیم اطلاعات و اعتبار خود را با اشتیاق به اشتراک میگذارند؟
- آیا آنها میدانند چه نقش مهمی در کارهای بزرگتر داند و آیا بابت کاری که انجام میدهند هیجان زده هستند؟
- آیا هر کدام از کارمندان شرکت فرصتها و امکانات برابری برای درگیر شدن در امور شرکت دارند؟
۳- لذت بردن
بعد از اینکه اولین مشتریهای سازمانی از نرمافزار مدیریت و توزیع محتوا استفاده کردند، صاحبان کسبوکار متوجه شدند قادرند یکی از بزرگترین مشکلات سازمانهای بزرگ را حل کنند. آنها به یک مولفهی کلیدی برای انتقالات دیجیتال تبدیل شدند. اینکه نقش مهمی در تعداد محدودی از سازمانهای بزرگ داشته باشند برایشان خیلی جذابتر از این بود که در میلیونها شرکت نقش جزئی داشته باشند.
از خودتان بپرسید:
- چه چیزی بیشتر از همه برای کارمندانم جذاب است و آیا در شرایط فعلی میتوانم چنین امکاناتی تهیه کنم؟
- وضعیت کارمندانم از نظر روحیه و رضایتمندی از محیط کار چگونه است؟
- آیا افراد تیم در فعالیتهای مختلف شرکت کرده و فرصتهای جدید را امتحان میکنند یا خیر؟
سه فاز یک پیووت عالی
زمانی که متوجه شدید به پیووت در کسبوکار احتیاج دارید باید فرآیند آن را آغاز کنید و این فرآیند زمانبر است. سه فاز پیووت عبارتند از:
۱- ایدههای جدید
در این مرحله باید تمام فرصتهای پیش رو را مشخص کنید. حتی اگر به معنای انتخاب هدف جدید باشد. بعد از مشخص کردن هر ایده به مفهوم و پتانسیلهای آن فکر کنید. هیچ ایدهای را بدون دلایل منطقی کنار نگذارید. حتی اگر نسبت به هرکدام احساس درونی خوبی ندارید بازهم باید دنبال دلیل قانعکننده باشید.
۲- انشعاب
در مرحلهی دوم مشاهده میکنید که از اهداف اولیهی خود فاصله گرفتهاید و باید تصمیم بگیرید کدام راه قابل اعتمادتر است. به مسیری که تا به حال طی کردهاید و نتیجهای که گرفتهاید دقت کنید و سپس تصمیمگیری کنید.
کانانت میگوید: «حدود یک سال بعد از پیووت نمیدانستیم آیا رویکرد جدید درآمدی برایمان خواهد داشت یا خیر. همچنین نمیدانستیم آیا در کار قبلی نوآوری بیشتری خواهیم داشت یا در کار سازمانی که به تازگی به آن وارد شده بودیم. در طول این مدت سرمایهای که برای فروش، بازاریابی و بخش تکنولوژی کنار گذاشته بودیم رو به اتمام بود. ما همچنین از یوزکیسهای متفاوتی برای مشتریهای سازمانی استفاده میکردیم تا به بهترین نتیجه دست پیدا کنیم.» یوزکیس تمام راههایی است که یک سیستم، هدف مشخصی را برای یک کاربر خاص انجام میدهد.
۳- تمرکز
مرحلهی آخر پیووت در کسبوکار این است که کسبوکار به طور کلی وارد فضای جدیدی میشود. باید حمایت از مفاهیم قدیمی را کنار گذاشت و منابع جدیدی اختصاص داد. کانانت میگوید:
ما در سال ۲۰۱۴ تصمیم گرفتیم تمام تمرکز خود را روی ارائهی راه حلهای سازمانی معطوف کنیم. درنتیجه روی یوزکیسهای دو سازمان بزرگی تمرکز کردیم که احتمال میدادیم فرصتهای خوبی برای کسبوکارمان باشند. توانمندسازی فروش و توانمندسازی محتوای رسانهای دو موضوع جدیدی بودند که باید رسیدگی میکردیم و به همین منظور خدمات ویدئویی خود را به اولین و بزرگترین شرکتهایی که مشتریمان بودند کنار گذاشتیم. تصمیم بسیار سختی بود اما میدانستیم که نمیتوانیم همزمان با تمرکز روی دو موضوع به موفقیت دست پیدا کنیم. درنتیجه تصمیم گرفتیم تمام تمرکز خود را روی موضوع جدید بگذاریم.»
پیووت در کسبوکار نیازمند اشتیاق به تغییر کردن بوده و راه حل سالمی است. پیوت به معنای کنار گذاشتن هویت اصلی برند نیست اما باید به تصمیم جدید و مسیری که در آن قرار گرفتهاید پایبند باشید. پس شاید «شجاعت» اصلیترین عامل پیووت در کسبوکار باشد. همیشه افرادی وجود دارند که مخالف تغییر هستند و با دلایل متعدد قصد دارند شخص را پشیمان کنند. در این شرایط باید به خودتان و تصمیمی که گرفتهاید اعتماد کنید. هر قدر شما بهعنوان رهبر کسبوکار انگیزه و اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید کارمندان نیز عملکرد بهتری ارائه خواهند داد.
منبع:زومیت