- By - سید محمدرضا دادخواهی
- استارتاپ
- آگوست 7, 2017
درک انواع استارت آپ و انواع مختلف کسب و کارهای نوپا و نوبنیاد میتواند به سازمانهای دولتی کمک کند اکوسیستمهای حمایتکننده بسازند. استیو بِلَنک، که در سیلیکون ولی تجربهی زیادی دارد و نویسندهی وبگاه Xconomy است، این ۶ نوع از انواع استارت آپ را خیلی عالی توصیف کرده است و همچنین کاملا توضیح دادهاست که درک شفافی از نیازهای هر یک از آنها تا چه حد برای دولتهایی که میخواهند نوآوری را ترویج دهند مهم است.
۱. استارتاپ سبک زندگی
من در ساحل کالیفرنیا زندگی میکنم و کارآفرینان سبک زندگی مانند موجسوارها و غواصها را مشاهده میکنم که فروشگاههای تختهی موجسواری یا غواصی کوچک دارند یا موجسواری و غواصی آموزش میدهند تا هزینههایشان را تامین کنند و بتوانند کمی بیشتر موجسواری یا غواصی کنند.
۲. کسب و کارهای کوچک که معمولا یک خانواده مالک آن است و آن را اداره میکند
آنها مانند تمام کارآفرینان سیلیکون ولی سخت تلاش میکنند، کارمندان یا خانوادههای محلی را استخدام میکنند. کسب و کارهای کوچک به ندرت سودآور است. کارآفرینی با کسب و کار کوچک برای این طراحی نشدهاست که قابل سنجش باشد، بلکه صاحبان آن میخواهند کسب و کار خودشان را داشتهباشند و “خانواده را تامین کنند”. اما در کل این کسب و کارها، بیشتر از کسب و کارهای انواع دیگر کارآفرینی بازنمای “کارآفرینی” است و شغلهای محلی ایجاد میکند.
۳. استارتاپهای نوع سیلیکون ولی – این نوع استارتاپها برای گسترشپذیری طراحی شدهاند.
استارتاپهای گسترشپذیر معمولا به صورت خوشههای نوآور و خلاق با هم تشکیل گروه میدهند (سیلیکون ولی، شانگهای، نیویورک، بوستون، اسرائیل، و غیره). این نوع استارتاپها درصد کوچکی از ۶ نوع استارتاپ را تشکیل میدهند، اما به علت بازده بسیار زیادشان، برای تمام سرمایهگذاریهای خطرپذیر (و رسانهها) جذاب هستند.
۴. استارتاپهایی که طراحی شدهاند تا به سرعت فروخته شوند، خرید و فروش شوند.
هدف این کارآفرینان این نیست که یک کسب و کار یک میلیون دلاری بسازند، بلکه میخواهند یک شرکت بزرگتر را ۵ تا ۵۰ میلیون دلار بفروشند.
۵. شرکتهای استارتاپ بزرگ.
تغییرات در سلسقهی مشتری، فناوریهای جدید، قانونگذاری، رقبای جدید، و غیره میتواند شرکتهای بزرگ را برای خلق نوآوریهای بدیع تحت فشار بگذارد و آنها را وادار کند محصولاتی کاملا جدید خلق کنند و به مشتریان جدید در بازارهای جدید بفروشند (مثل گوگل و اندروید).
۶. استارتاپهای اجتماعی
برعکس استارتاپهای گسترشپذیر، هدف این استارتاپها این است که دنیا را تبدیل به جایی بهتر کنند، نه اینکه سهم بازار را بگیرند یا برای بنیانگذاران آن ثروت بسازند.
آقای بلنک مینویسد تنها اسرائیل توانسته است نسخهی موفق و ماندگار سیلیکون ولی را بسازد. او همچنین فهرستی از سازمانهای دولتی دارد که میتوانند از انواع مختلف استارتاپها حمایت کنند.
آقای بلنک چندان به نقش فرهنگ نمیپردازد. سیلیکون ولی به واسطههای شکستهای بسیار رشد کردهاست. کارآفرینان در سیلیکون ولی شانسهای زیادی برای موفقیت دارند. اما در فرهنگهای دیگر شکست بسیار بد پنداشته میشود و فقط تعداد کمی از کارآفرینان شانس دیگری بهدست میآورند.
صادر کردن سیستم تامین مالی، مرکز رشد (انکوباتور)، و آموزش سیلیکون ولی، که یک سیستم کارآمد است، آسان نیست، اما صادر کردن فرهنگ منحصر بهفرد آن بسیار دشوار است. احتمالا مهمترین چیزی که اجازه نمیدهد سیلیکون ولی تاج سلطنتاش را به مناطق دیگر ببازد… تحمل شکستهای عظیم است.
منبع : بازده