- By - سید محمدرضا دادخواهی
- استارتاپ
- سپتامبر 4, 2017
افرادی که فلسفه ایجاد کسب و کارهای قدیمی را می دانند و در مورد کسب و کارهای قدیمی مطالعه کرده اند با کلمهی “ناب” در استارتاپ ناب، نیز آشنا باشند.
کلمه “ناب” از تولید ناب گرفته شده است. معمولا افرادی که سیستمهای تولید کسب و کار یا نوعی فلسفهی کسب و کار قدیمی را مطالعه و بررسی کردهاند شاید با کلمه “ناب” آشنا باشند.
وقتی من یک کارآفرین تکنولوژی بودم و استارتاپها را راهاندازی میکردم کارها را به شیوهی سنتی انجام میدادم و شرکتهایی ساختم که با وجود تکنولوژیهای عظیم، هیچ مشتریای نداشتند. به همین خاطر فهمیدم که کارها می بایست سریعتر، شهودیتر و علمیتر انجام داد و مشتریان باید بیشتر درگیر این فرایند بشوند. نظریهی تولید ناب در حاضر وجود دارد، به طوری که اگر مقداری سرعت را افزایش دهیم میتوانیم از آن به طور مستقیم در فرایند نوآوری و فرایند کارآفرینی استفاده کنیم و به ما کمک میکند کارآفرینان بهتری باشیم.
تکنیک “پنج چرا”در استارتاپ
روش ۵ چرا روشی ساده و معمولاٌ مؤثر برای پی بردن به علت اصلی مشکلات است. با کمی تمرین می توانید آن را بسادگی آموخته و از آن استفاده کنید.
تکنیک ۵ چرا
تکنیک ۵ چرا یک تکنیک ساده حل مسئله است که به شما کمک می کند سریعاٌ به ریشه مشکل پی ببرید.
این روش که در دهه ۱۹۷۰ توسط تویوتا معروف شد روشی بسیار ساده است. در این روش یک مشکل را در نظر می گیرند و می پرسند:
“چرا؟” ، “چه چیزی این مشکل را بوجود آورده است؟” اغلب اوقات پاسخ به اولین چرا، دومین چرا را در پی دارد و پاسخ چرای دوم، سومین سؤال را مطرح می کند و الی آخر.
فواید روش ۵ چرا از این قرارند:
۱- کمک می کند سریعاٌ ریشه مشکل را پیدا کنید
۲- ساده است و می توان به راحتی آن را آموخت و بکار برد
روش استفاده از این ابزار
وقتی می خواهید مشکل را حل کنید از آخر شروع کنید و به طرف ابتدا (ریشه مشکل) حرکت کنید و پیوسته بپرسید: “چرا؟.” باید اینکار را آنقدر تکرار کنید تا علت اصلی مشکل روشن شود.
توجه داشته باشید که روش ۵ چرا یک روش ساده برای حل مشکلات ساده است. هر چه مشکلات پیچیده تر باشند احتامل اینکه این روش شما را به نتایج غلط برساند بیشتر است. اگر با این روش سریعاٌ به نتیجه ای نرسیدید که درستی آن کاملاٌ واضح باشد، آنگاه باید از تکنیک های پیچیده تر حل مسئله استفاده کنید.
مثال:
فرض می کنیم یکی از مشتریان شما بنام شرکت دماوند از شما ناراضی است. شما می خواهید با استفاده از روش ۵ چرا به علت این مشکل پی ببرید. پس می پرسید:
۱- چرا شرکت دماوند ناراضی است؟زیرا ما در زمان توافق شده سفارش آنها را تحویل ندادیم.
۲- چرا ما نتوانستیم در زمان توافق شده سفارش آنها را تحویل دهیم؟ زیرا انجام کار بیش از آنچه فکر می کردیم طول کشید.
۳- چرا انجام کار بیشتر طول کشید؟ زیرا پیچیدگی کار را کمتر از واقع برآورد کرده بودیم.
۴- چرا پیچیدگی کار را کمتر برآورد کردیم؟ زیرا سریعاٌ زمان لازم برای انجام کار را تخمین زدیم و تک تک مراحل لازم برای انجام سفارش را بررسی نکردیم.
۵- چرا اینکار را کردیم؟ زیرا از سایر پروژه های خود عقب مانده بودیم.
پس واضح است که لازم است ما رویه های برآورد زمان خود را مجدداٌ بررسی کنیم.
روش ۵ چرا روشی ساده و معمولاٌ مؤثر برای پی بردن به علت اصلی مشکلات است. با کمی تمرین می توانید آن را بسادگی آموخته و از آن استفاده کنید.
اولین چیزی که در استارتاپ ناب در مورد آن صحبت میشود “چشمانداز” است،
زیرا بدون داشتن چشم اندازی از آنچه که میخواهید انجام دهید، نمیتوانید هیچ یک از تکنیکهای استارتاپ ناب(آزمایش سریع، رویکرد علمی، توسعهی گسترده) را انجام دهید و هیچ یک از آنها موثر نخواهند بود.
بهترین راه شروع استارتاپ ناب چیست؟
می بایستی در یک موقعیت استارتاپ برای شروع راهاندازی استارتاپ ناب، بپذیرید هر کاری که انجام میدهید یک آزمایش است.
اگر چه در صورت تمایل میتوانید وانمود کنید که کار موردنظر، آزمایش نیست.
ولی در صورتیکه نمیدانید در آینده چه رخ میدهد پس در حال انجام یک آزمایش هستید. اگر میخواهید از یک رویکرد علمی استفاده کنید پس از خود بپرسید که فرضیهام چیست؟
به نظرم قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ چه راههایی وجود دارد تا بفهمم فرضیهام واقعا درست است یا نه؟
دلیل شکست استارتاپها
دلیل شکست اکثر استارتاپها این است که محصولی میسازند که مشتریان خواستار آن نیستند.
معمولا میشنویم که استارتاپها به دنبال رشد بالا هستند، ولی این رشد از کجا به دست میآید؟
رشد بالا یعنی چه؟
سرطان و طرح پونزی هم رشد بالایی دارند، ولی آیا اینها واقعا چیزهای خوبی هستند؟
ما باید معنی رشد را برای خودمان مشخص کنیم. ما میخواهیم چیزی ایجاد کنیم که دنیای بهتری بسازیم. این یعنی چه؟
یعنی چیزی که باعث بهبود زندگی مشتریان ما شود، به این میگویند قانون رشد پایدار.
مشتریان جدید، نتیجهی اقدامات مشتریان گذشته هستند. هدف ما هم به عنوان کارآفرین باید همین باشد. وقتی کمی پایینتر از این هدف را در نظر میگیریم،
مسیر ما با آنچه که در طرح کسب و کار وجود دارد متفاوت خواهد شد و در نتیجه مسیرمان به سمت شکست منحرف میگردد.
پس باید بدانیم که شکست ایده، تقریبا برابر است با شکست شرکت.
در مدل استارتاپ ناب سعی میکنیم نشان دهیم اگر اشتباهی در ایدهی شما وجود دارد،
بدین معنی نیست که شرکت شما شکست میخورد.
در استارتاپهای ناب کاملا رایج است که از یک مفهوم اولیه استفاده کرده و سپس آن را به یک محصول بادوام تبدیل میکنند.
اکثر کسانی که در کنفرانس استارتاپ ناب به روی صحنه میآیند، اصلا در هیچ کنفرانس دیگری شرکت نکردهاند و پشت میکروفن نرفتهاند و افراد مشهوری نیستند.
این افراد کسانی هستند که با دقت مواظب هستند روایت استارتاپ خود را به طور صادقانه بیان کنند.
این کنفرانسها فرصت منحصر به فردی هستند تا از حقیقت پشت صحنهی استارتاپهای امروز باخبر شویم.