- By - سید محمدرضا دادخواهی
- استارتاپ
- فوریه 16, 2019
استارتاپ Jawbone نمیتوانست سفارشها را در زمان تعیینشده تحویل دهد و با وجود رقبایی مانند اپل نتوانست در بازار دوام بیاورد.
سیلیکونولی بهشت استارتاپها و آرزوی هر کارآفرینی است؛ اما موفقیت آنها را تضمین نمیکند. استارتاپهای زیادی با امید متحولکردن دنیا با ایدههای جدیدشان به سیلیکونولی وارد میشوند؛ ولی بدون کسب موفقیت شکست میخورند. تبدیل ایده به واقعیت و ساختن دستگاههای تکنولوژی که نیاز مردم را برطرف کند و در بازار جایگاه خودش را پیدا کند، ساده نیست. شناخت بازار و تلاش برای رفع نیازهای آن کلید اصلی موفقیت هر استارتاپی است؛ بااینحال موفقیت در آن، بهویژه با تولید محصولات سختافزاری، به حقهای جادویی نیاز دارد.
Jawbone شرکتی بود که سفر جالبش را از دنیای استارتاپها آغاز و سعی کرد حقهی جادویی موفقیت را اجرا کند. این شرکت محصولاتش را در زمینهی فناوری بیسیم و فروش هدستهای بلوتوث و اسپیکرهای بیسیم به بازار عرضه کرد. بهعنوان مثال، UP3 بند تناسباندام این شرکت نمایانگر جاهطلبی Jawbone بود و نشان میداد این شرکت قصد دارد جای پایش را محکم کند.
این استارتاپ با اینکه طول کشید تا محصولاتش را به بازار عرضه کند؛ اما خیلیزود سرمایهی درخورتوجهی جذب کرد و یونیکورن شد؛ یعنی استارتاپی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار. استارتاپ Jawbone درحالدریافت سرمایه از یکی از شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری سیلیکونولی و درحالتبدیل به شرکتی با ارزش ۳ میلیارد دلار بود؛ ولی هیچچیز، مخصوصا آیندهی استارتاپها را نمیتوان از روی ظاهر قضیه قضاوت کرد
.
این استارتاپ نمیتوانست محصولات را بهموقع تحویل دهد و همواره برای پول نقد در تقلا بود. سرمایهگذاری شرکت روی محصول UP3 سرمایهگذاری ضعیفی بود و مشتریان همیشه بابت محدودبودن تعداد محصولات و قیمت گران آنها ناراضی بودند. افزونبراین، Fitbit وارد رقابت با این برند شده بوده و محصول مشابهی با قیمت ارزانتر به بازار عرضه میکرد. اپل نیز خدمات مشابهی در اپل واچ خود ارائه کرده بود و واضح است رقابت با این غول تکنولوژی محبوب آیندهی هر محصولی را خراب خواهد کرد.
نشانههای شکست استارتاپ Jawbone از سال ۲۰۱۶ و زمانی آغاز شد که شرکت تولیدوفروش بندهای تناسباندامش را پیش از فروش باقیماندهی اجناس انبار به نمایندگی فروش متوقف کرد. بعد از این ماجرا، Jawbone روابطش را با آژانس خدمات مشتری قطع کرد؛ زیرا نمیتوانست هزینهی خدمات آن را پرداخت کند. شرکت نتوانست خدمات مشتری جایگزینی پیدا کند و همین امر باعث خشم مشتریهای فعلی برند شد. همچنین، گزارشهای وبسایت شرکت نشان میداد این برند دنبال تبدیل محصولات پوشیدنیاش به ابزاری برای کنترل و اندازهگیری سلامت بود؛ اما دستگاهها بهخوبی کار نمیکردند.
درنهایت، اوضاع این استارتاپ با تشکیل پروندهی قضایی علیه Fitbit و شکایت از آنها بابت سرقت اطلاعات کارمندان و اسرار تجاری شرکت پیچیدهتر شد. با اینکه دادگاه ابتدا بهنفع Fitbit رأی داده بود؛ اما شرایط بعد از اتهام دادستان فدرال به کارمندان فعلی و قبلی Fitbit در مالکیت اسرار تجاری دزدیدهشده تغییر کرد.
پایان استارتاپ Jawbone شبیه به سایر شرکتهای ورشکسته نیست. گزارشها نشان میدهد حسین رحمان، مدیرعامل این شرکت، نام این استارتاپ را به Jawbone Health Hub تغییر داده تا محصولات و خدماتی مرتبطبا سلامتی تولید کند. او تعدادی از کارمندان قدیمی را دورهم جمع کرده و مشغول توسعهی محصولات جدید است. اطلاعات زیادی از وبسایت جدید این شرکت دردسترس نیست؛ ولی یکی از کارمندان آن در مصاحبهای گفته رحمان بهخوبی از شکست قبلیاش درس گرفته است.
استارتاپها از هر نوعی یک چالش هستند؛ مخصوصا اگر در زمینهی تولید و توسعهی سختافزار فعالیت کنند. هر اشتباه کوچکی در دنیای استارتاپی ممکن است به شکست و نابودی آنها منجر شود، فارغ از محصولی که تولید کردهاند. ۱۶ سال طول کشید تا Jawbone با عرضهی UP3 شکست بخورد. شرکت هیچموقع به درآمدزایی نرسید؛ اما کیفیت محصولاتش باعث جلب اعتماد سرمایهگذاران میشد. مشکل محصولات سختافزاری مانند نرمافزارها بهسادگی حل نمیشود و با وجود رقبایی که در بازار هستند، باعث شکست استارتاپ خواهند شد.
منبع: زومیت