- By - سید محمدرضا دادخواهی
- مدیریت
- سپتامبر 30, 2019
کسب مهارت تفکر استراتژیک اهمیت بالایی در توسعهی فردی دارد، اما توانایی نمایش و اثبات آن، برای کسب مزیتهای مربوطه مهمتر به نظر میرسد.
توسعهی مهارتهای تفکر استراتژیک بهتنهایی برای ارتقاء شخصی و شغلی کافی نیست. برای پیشرفت در کسبوکار باید توانایی نمایش مهارتها را نیز داشته باشیم. رهبران کسبوکار توجه زیادی به درگیری فکری شما دارند. بهعلاوه آنها برای ارتقاء و بهبود شرایط شغلی شما، بیش از همه به آمادگی برای تصمیمهای بزرگ دقت میکنند.
برای نشان دادن مهارتهای تفکر و خصوصا تفکر استراتژیک، از خود بپرسید: «آیا مردم میدانند که من چه موقعیتی دارم؟» اگر پاسخ به این سؤال منفی باشد، چه کارهایی باید انجام دهیم تا ظرفیتهای خود را به نمایش بگذاریم؟ بهعلاوه نمایش توانایی اضافه کردن ایدههای جدید نیز اهمیت بالایی دارد. برای نشان دادن چنین مهارتی، باید در پروژههای جدید تلاش کنید تا چگونگی گسترش درک و فهم خود را ورای از کاربردهای کنونی نشان دهید.
همهی ما میدانیم که توسعهی مهارتهای تفکر استراتژیک، اهمیت بالایی دارد؛ اما بسیاری نمیدانند که نشان دادن مهارتها به رئیس مستقیم یا دیگر مدیران ارشد، چه تأثیر بالایی در توسعهی کسبوکار و موقعیت شغلی دارد. مهارت تفکر استراتژیک به رئیس شما نشان میدهد که توانایی تفکر فردی و تصمیمگیری با هدف پیشرفت سازمان را برای آینده دارید. مهارت مذکور نشان میدهد که شما در خلأ تفکر نمیکنید و تأثیر تصمیم و رویکرد خود را بر دیگر بخشهای سازمان و جهان پیرامون هم مدنظر قرار میدهید.
توضیحات بالا نشان میدهد که تفکر استراتژیک بهتنهایی یک مهارت محسوب میشود و توانایی در نشان دادن آن، مهارتی مجزا خواهد بود:
- توسعهی مهارتهای اساسی تفکر استراتژیک نیازمند قرارگیری در موقعیتهای استراتژیک خواهد بود. بهعلاوه باید اطلاعات گستردهتری را ترکیب کنید و در فرهنگی مملو از کنجکاوی دخیل شوید. درنهایت باید تجربههایی کسب کنید که مهارت شناسایی الگوها را در موقعیتهای گوناگون تقویت کند. به همین دلیل بسیاری از برنامههای توسعهی مهارتهای رهبری نیازمند تغییر در شغل، پروژههای چندکاربره و رویارویی با رهبران ارشد سازمان هستند. همهی این موارد به توسعهی مهارت تفکر استراتژیک کمک میکنند.
- نمایش تفکر استراتژیک بیشتر به مهارتهای بازاریابی و فروش شخصی مربوط میشود. درواقع فرد باید بتواند ارتباطات گسترده و فعالانهای مرتبط با رویکردهای استراتژیک خود ایجاد کند. همچنین شجاعت بهچالشکشیدن دیگران و ارائهکردن ایدههای استراتژیک، تواناییهای تفکر را به رئیس و همکاران نشان میدهد.
توسعهی مهارتهای تفکر استراتژیک بهتنهایی برای ارتقاء شخصی و شغلی کافی نیست. برای پیشرفت در کسبوکار باید توانایی نمایش مهارتها را نیز داشته باشیم. رهبران کسبوکار توجه زیادی به درگیری فکری شما دارند. بهعلاوه آنها برای ارتقاء و بهبود شرایط شغلی شما، بیش از همه به آمادگی برای تصمیمهای بزرگ دقت میکنند.
برای نشان دادن مهارتهای تفکر و خصوصا تفکر استراتژیک، از خود بپرسید: «آیا مردم میدانند که من چه موقعیتی دارم؟» اگر پاسخ به این سؤال منفی باشد، چه کارهایی باید انجام دهیم تا ظرفیتهای خود را به نمایش بگذاریم؟ بهعلاوه نمایش توانایی اضافه کردن ایدههای جدید نیز اهمیت بالایی دارد. برای نشان دادن چنین مهارتی، باید در پروژههای جدید تلاش کنید تا چگونگی گسترش درک و فهم خود را ورای از کاربردهای کنونی نشان دهید.
همهی ما میدانیم که توسعهی مهارتهای تفکر استراتژیک، اهمیت بالایی دارد؛ اما بسیاری نمیدانند که نشان دادن مهارتها به رئیس مستقیم یا دیگر مدیران ارشد، چه تأثیر بالایی در توسعهی کسبوکار و موقعیت شغلی دارد. مهارت تفکر استراتژیک به رئیس شما نشان میدهد که توانایی تفکر فردی و تصمیمگیری با هدف پیشرفت سازمان را برای آینده دارید. مهارت مذکور نشان میدهد که شما در خلأ تفکر نمیکنید و تأثیر تصمیم و رویکرد خود را بر دیگر بخشهای سازمان و جهان پیرامون هم مدنظر قرار میدهید.
توضیحات بالا نشان میدهد که تفکر استراتژیک بهتنهایی یک مهارت محسوب میشود و توانایی در نشان دادن آن، مهارتی مجزا خواهد بود:
- توسعهی مهارتهای اساسی تفکر استراتژیک نیازمند قرارگیری در موقعیتهای استراتژیک خواهد بود. بهعلاوه باید اطلاعات گستردهتری را ترکیب کنید و در فرهنگی مملو از کنجکاوی دخیل شوید. درنهایت باید تجربههایی کسب کنید که مهارت شناسایی الگوها را در موقعیتهای گوناگون تقویت کند. به همین دلیل بسیاری از برنامههای توسعهی مهارتهای رهبری نیازمند تغییر در شغل، پروژههای چندکاربره و رویارویی با رهبران ارشد سازمان هستند. همهی این موارد به توسعهی مهارت تفکر استراتژیک کمک میکنند.
- نمایش تفکر استراتژیک بیشتر به مهارتهای بازاریابی و فروش شخصی مربوط میشود. درواقع فرد باید بتواند ارتباطات گسترده و فعالانهای مرتبط با رویکردهای استراتژیک خود ایجاد کند. همچنین شجاعت بهچالشکشیدن دیگران و ارائهکردن ایدههای استراتژیک، تواناییهای تفکر را به رئیس و همکاران نشان میدهد.
بهعنوان نمونهای از توسعه و نمایش مهارتهای تفکر استراتژیک، داستانی خیالی را تصور کنید. تیم واترز، معاون ارشد یک شرکت فعال در حوزهی زنجیرهی تأمین بود که امید به ارتقاء شغلی و فعالیت بهعنوان معاون ارشد اجرایی بینالمللی شرکن داشت. او متوجه شد که برنامههای ارتقاء او در شرکت متوقف شدهاند. تیم اعتبار خوبی در پاسخگویی به رهبران بخشهای گوناگون سازمان داشت و تلاش زیادی برای فعالیت و پیشرفت دائمی واحدهای متنوع میکرد.برای نمایش مهارت، باید توانایی تصمیمگیریهای بزرگ را نشان دهید
مدیر واحد منابع انسانی یک روز بازخوردی را به تیم ارائه کرد که موجب تعجب او شد. از نظر برخی از مدیران اجرایی تأثیرگذار شرکت، عملکرد او بهاندازهی کافی استراتژیک نبود. از نظر آنها تیم در حفظ جریان کاری شرکت موفق بود، اما تأثیر زیادی در ساختارهای استراژیک یا ایدههای تأثیرگذار در شرکت نداشت. او واقعا تفکر استراتژیک داشت، اما روش او نشاندهندهی مهارتهایش نبود. درنتیجه این مدیر تصمیم گرفت تا در برنامههای آموزشی با هدف بهبود نمایش مهارتهای تفکر استراتژیک شرکت کند.
ارائهی دیدگاه
رهبران برای درک شایستگی شما، نیاز به آشنایی با طرز تفکر دارند. درواقع باید به آنها نشان دهید که برای تصمیمهای بزرگتر آماده هستید و دیدگاه سازندهای در موضوعهای گوناگون دارید. تیم در داستان بالا تصمیم گرفت تا برای جلب نظر مدیران، دانش مدیریتی را بیشازپیش به نمایش بگذارد. او برای ارائهی بهتر نظرات خود، ۳۰ دقیقه را قبل از هر جلسهی کاری در تقویم خود خالی کرد تا پیش از ورود به اتاق، تفکر و ایدههای خود را سازماندهی کند. این رویکرد باعث میشد تا تیم در جلسه توانایی ترکیب و ارائهی بهتر دانش خود را داشته باشد.
رویکرد تیم بهمرور موفقیتآمیز بود و او در جلسههای مدیریتی دیگر بهجای رویکردهای عملیاتی، ایدههای استراتژیک هم ارائه میکرد. درواقع تیم توانسته بود تا ایدههای خود را به چشماندازی برای سازمان تبدیل و همکاران را به بحث پیرامون تأثیر چشمانداز جدید روی حوزههای کاری خود ترغیب کند.نشان دهید که تفکر شما در جهت بهینهسازی رویکرد کل سازمان قرار دارد
شفافیت بیشتر در چشمانداز به تیم کمک کرد تا تأثیر بیشتری هم بهعنوان یک ناظر سازمانی داشته باشد. او توانست کمبودهای مهارتی گروه خود در مسیر رسیدن به چشمانداز را نیز کشف کند. درنتیجه بهجای رفتار منفعلانه با تیم نیروی انسانی، پیشنهادهای راهبردی و استراتژیک در جذب نیروی جدید ارائه میکرد. نشان دادن تفکر استراتژیک در حوزههایی همچون استخدام و توسعهی مهارت، روشی مناسب برای جلب توجه مدیران ردهبالا محسوب میشود.
نوآوری و تغییر استراتژیک
برای نشان دادن تفکر استراتژیک، میتواند توانایی استفاده از دانش برای عملی کردن ایدهها را نشان دهید. صرفنظر از سطح کاری، میةوانید تفکر استراتژیک را با اجرا کردن یک پروژهی نوآورانه نشان دهید که درک شما از موقعیت را فراتر از وضعیت کنونی به نمایش بگذارد.
تیم انرژی و چشمانداز جدید خود را به فرایند برنامهریزی استراتژیک تبدیل کرد که درنهایت به پیشنهادهایی رسمی برای گروه زنجیرهی تأمین تبدیل شد. او پروژهها و نقاط عطف آنها را با کل سازمان در میان گذاشت و بهنوعی نمایشی قویتر از برنامههای خود نشان داد. او قبلا چنین برنامههایی را در پشت صحنه و بدون نمایش کافی انجام میداد. پیشنهادهای جدی برای تغییرهایی با ارزش افزوده، برای تیم و همکارانش نتایج مثبتی داشت. او احساس اعتماد به نفس بیشتری داشت، چون از حالت منفعلانه خارج شده بود.
تغییر مسیر تیم برای نمایش هرچه بیشتر توانایی تفکر استراتژیک، به زمان زیادی نیاز داشت؛ البته با گذشت زمان رئیس، همکاران و گروه تحت مدیریتش متوجه تغییرات شدند و آنها را مثبت ارزیابی کردند. مسیر پیشرفت او نشان میدهد که تغییر از فضای منفعلانه به تلاش برای ایجاد تغییرهای بنیادی، کلیدی اساسی در نمایش تفکر استراتژیک و تأثیرات آن محسوب میشود.
منبع: زومیت