- By - سید محمدرضا دادخواهی
- استارتاپ
- دسامبر 17, 2020
راه اندازی یک شرکت نوپا می تواند خیلی سریع اتفاق بیفتد اما تبدیل آن به یک تجارت واقعی زمان زیادی لازم دارد. اما زمان لازم برای موفقیت استارتاپ چقدر است؟
از من این سوال زیاد پرسیده شده است. پاسخ کوتاه این است که صرفاً جهت دستیابی به یک تجارت واقعی حداقل 4 سال زمان لازم است ، و من ادعا می کنم که بین 7-10 سال طول می کشد تا استارتاپ شما واقعا موفقیتی داشته باشد.
من که جزئی از هزاران بنیانگذار استارت آپ بوده ام و خودم شرکت های زیادی را تاسیس کرده ام ، الگویی کاملاً سازگار در چگونگی گرد هم آمدن آن سال های شکل گیری را مشاهده کردم که دوست دارم با شما به اشتراک بگذارم.
سال اول – همه چیز خوب است.
لحظه ای که شرکت خود را تأسیس می کنید ده ها پیروزی آسان و آشکار برای جشن گرفتن کسب می کنید.
شما ثبت کردید – بله!
وب سایت را راه اندازی کردید – ووهو!
سال اول پر از احساسات است ، اما به طور کلی ، غالباً مملو از هزاران پیروزی کوچک و واضح است که احساس پیشرفت واقعی می کنید.
سال اول به شما می گوید که شما شروع بسیار خوبی دارید. درست مثل این است که در سال اول دبیرستان مستقیماً به سطح A برسید. این بدان معنا نیست که وارد هاروارد می شوید ، این بدان معنی است که شما سال اول خوبی را سپری کردید.
سال دوم – پول کجاست؟
چند اتفاق در سال دوم اتفاق می افتد.
ابتدا هر پس اندازي كه براي راه اندازي استارت آپ كنار گذاشته ايد تمام مي شود. آن کارت اعتباری که هرگز فکر نمی کردید استفاده کنید اکنون حداکثر استفاده از آن را داشته اید.
شما متوجه شده اید که راه اندازی کسب و کار همان اعتبار سنجی نیست. جلب مشتری های اولیه برای ثبت نام به این معنی نیست که شما مشتریان طولانی مدت دارید. این فقط به این معنی است که کسی وارد مغازه شما شده و چیزی خریداری کرده است.
سال دوم جایی است که شما نگران این هستید که آیا واقعا تصمیم درستی گرفته اید یا نه.
شما بدهی به بار می آورید. شما شروع به زیر سوال بردن جدی خود می کنید. این همان بخشی است که مردم در مورد آن صحبت می کنند و می گویند “راه اندازی شرکت سخت است”.
تنها کاری که می توانید در سال دوم انجام دهید این است که اضطراب خود را به سمت دستیابی به نقاط عطف مهم کاهش دهید و رشد روز به روز را از بین ببرید. جستجوی برخی تصورات گسترده که “همه چیز عالی خواهد شد” در این مرحله اتلاف وقت است. این حالت Grind Mode نامیده می شود.
سال سوم – تصمیم زمان بازی (معروف به “اعتبار سنجی”)
در سال سوم هیجانی که یک بار از شروع کاری احساس کردید به اضطراب در مورد اینکه آیا تصمیم شغلی صحیحی اتخاذ کرده اید تبدیل شده است.آنچه در سال سوم اتفاق می افتد این است که شما چند سال وقت دارید تا ایده خود را تأیید کنید.
شما وقت زیادی را صرف سوال کردن از خود می کنید.این جایی است که از خود می پرسید آیا می توانید 2-3 سال دیگر با این سرعت پیش بروید. در این مرحله شما می دانید دقیقاً برای چه چیزی تلاش می کنید. اگر به نظر نمی رسد چیزی است که ارزش پیگیری دارد ، اکنون زمان مناسب برای واگذاری است.
هیچ کس نمی داند کاری که شما انجام می دهید موفقیت رو به جلو است یا خیر ، بنابراین خیلی تأکید نکنید که دیگران به شما چه می گویند.
در این مرحله ، هدف، راه اندازی یک شرکت نوپا نیست ، بلکه آماده سازی برای راه اندازی یک کسب و کار مداوم در مرحله رشد است.
سال چهارم و بعد (جایی که جادو اتفاق می افتد)
اگر داستان های اکثر شرکت های بزرگ را مرور کنید ، متوجه خواهید شد که آنها به طور معمول سالها در گمنامی عمومی فعالیت می کردند تا اینکه یک روز آنها فهمیدند که چیزارزشمندی دارند.
اگر در این مورد مطمئن نیستید ، داستان MailChimp را بخوانید. یا Basecamp. اینها برخی از باهوش ترین کارآفرینانی هستند که فقط سالها طول کشید تا آنها جای خود را پیدا کنند این اتفاق طبیعی است. کارآفرینی که یک اپلیکیشن موبایل ایجاد می کند آیا یک شبه به محبوبیت می رسد؟ این یک داستان معجزه آسا است ، نه یک داستان موفقیت. هرگز از آن به عنوان راهنما استفاده نکنید.
دلیل اینکه اکثر شرکتها تا سال چهار و بعد از آن جایگاه خود را پیدا نمی کنند این است که هر جنبه از کسب و کار – خرید مشتری ، توسعه محصول ، پیام برند ، تیم مدیریت ، مدت زمان طولانی نیاز به اصلاح دارد و برای درست شدن همه این موارد تکرارهای زیادی لازم است و این زمان می برد. سه سال آخر جهنم؟ این زمانی است که طول می کشد (اگر نه بیشتر) تا این موارد برای شروع کار یک شرکت واقعی اصلاح شوند.
اگرچه مطمئناً مجبور خواهید بود بینش و تصمیم گیری داشته باشید تا بتوانید یک استارت آپ بزرگ بسازید ، اما واقعاً رسیدن به آن به بردباری نیاز دارد. فقط به یاد داشته باشید که این مدت زمان زیادی طول می کشد و هیچ میانبری وجود ندارد.
منبع: https://www.startups.com