سندروم استارتاپ پیر!

سندروم استارتاپ پیر!

سندروم استارتاپ پیر مانند زنگ خطری است برای آنکه اگر از باتلاق آن نگریزی، احتمالا نجات نخواهی یافت.

نقل می شود که در سال 1998 زوجی بودند که فرزندی به نام سام داشتند و هیچ پزشکی در آن زمان بیماری فرزند آن ها را تشخیص نمی داد. سام لاغر و نحیف مانده بود و به وزن ایده‌آل سنش نمی رسید، هیچ دندانی در نمی آورد و موهایش شروع به ریختن کرده بود! در نهایت کشف شد که کودک به بیماری نادری به نام پروگریا (پیرکودکی) دچار است؛ یک بیماری نادر ژنتیکی که روند کهن‌سالی را تسریع می نماید و در نهایت موجب می شود که کودک بر اثر سکته قلبی یا مغزی جان دهد. بچه‌های مبتلا به پروگریا معمولا یک سال اول زندگی خود را به صورت طبیعی پشت سر می‌گذارند اما بعد از آن روند رشدشان کند می‌شود و سپس دچار شرایط سختی می‌شوند که مخصوص بزرگسالان و افراد مسن است. براساس مطالعات انجام شده، احتمال وقوع این بیماری یک در 20 میلیون تولد است و البته آنچه در حال حاضر شناسایی شده است و تخمین زده می شود، حدود 400 مورد در کل دنیا است.

اما به نظر می‌رسد چنین پدیده ای در میان استارتاپ ها یا کسب و کارهای نوپا بسیار بسیار فراگیرتر از تعداد آن‌ها در میان انسان‌ها است! استارتاپ های زیادی وجود دارند که خیلی زودتر از سن شان دچار کرختی، خستگی، بی انگیزگی، کندی در حرکت و رشد و … شده اند. دقیقا شبیه همان اتفاقی که برای کودکان مبتلا به پروگریا می‌افتد. و این پدیده ای است که می‌توانیم آن را سندروم استارتاپ پیر بنامیم. استارتاپ های مبتلا به سندروم استارتاپ پیر چند ماه اول زندگی یا حتی یکی دو سال اول زندگی خود را با رشد خوبی سپری می‌کنند اما کم کم سر و کله مشکلات جدی پیدا می‌شود. تمام شدن پول و سرمایه در اختیار، اختلاف میان اعضای تیم، ورود رقبای تازه نفس، هوس شروع کسب و کاری جدید، حواس پرتی های حاصل از شهرت، تغییر شخصیت و بالا رفتن انتظارات، عدم توجه به تغییر قوانین بازی در زمان رشد، عدم ایجاد ظرفیت ذهنی بزرگ شدن، عدم توجه به سازوکارهای شرکت داری و … از مواردی است که سبب وقوع چنین سندرومی می‌شود. زمان می‌گذرد و تیم خود را در فضایی می‌یابد که چند ماهی یا حتی سالی است که رشد و پیشرفت خاصی نداشته و در حقیقت در جا زده است و به تعبیر دیگر تنها زنده مانده است. از اعضای تیم هم کسی جرات نمی‌کند به روی خودش بیاورد و از بیرون هم اگر بازخوردی می‌رسد به عدم درک و حسادت متهم می‌شود. حتی وقتی خود تیم متوجه می‌شود هم به ندرت می‌تواند خود را از این وضعیت نجات دهد و دوباره به وضعیت بانشاط قبل بازگردد.

خواندن
نرخ بالای رشد استارتاپ‌ها در لیسبون، پایتخت پرتغال

اما چه می‌توان کرد؟ رشد پیوسته چه کم یا چه زیاد برای بقای استارتاپ حیاتی است. استارتاپ قرار نیست تا آخر عمرش استارتاپ باشد. در دنیا تعاریفی وجود دارد که مثلا اگر میزان درآمدتان از هزینه تان بیشتر شد، یا تعداد پرسنل تان … یا … دیگر از وضعیت استارتاپ بودن خارج شده اید. آنچه در اینجا اهمیت دارد آن است که اگر تیمی یا استارتاپی متوقف شود، تحرکش کم شود، تلاشش محدود شود، انگیزه اش رو به زوال گذارد، به پایان خط نزدیک می‌شود. سندروم استارتاپ پیر مانند زنگ خطری است برای آنکه اگر از باتلاق آن نگریزی، احتمالا نجات نخواهی یافت. اما اگر زود و بهنگام متوجه تغییر حالات خود و یا تیم خود شویم می‌توانیم جلوی پایان زودهنگام آرزوهایمان را بگیریم. باید گهگاه کمی فاصله بگیریم و ببینیم اوضاع از دور چگونه به نظر می‌رسد.

منبع: اکوموتیو

استارتاپس لند

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *